... ، فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ ، وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ . بسم الله الرحمن الرحیم ، وَالْعَصْرِ ، إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ ، إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ .
سلام علیکم ، شب بخیر .
روز فرصت نشد ، نه اینکه سر کار که اول هفته قرار بود بریم بودم ، چراکه یکی دو روز اول آماده نبود و بعدشم سرما نذاشت و کارفرما هم گفت ملات یخ می زنه و خلاصه منتظریم تا بخواد بریم مشغول شیم ، فقط خدا کنه یادش نره که این مدت رو و مانندشو تو زمان قرارداد در نظر بگیره که خسارت خواسته بابت دیرکرد و بماند بیکاری ما از ناحیه اون که تو قرارداد نیومد !
البته روز بیکار نبودم و داشتم فکر می کردم به اینکه از کجا بدونیم که بقول مثلا روانشناسی ما حس ، حافظه و یادآوری داریم ؟
ما که با اون مثلا چشم باز نکردیم ! بازم که کرده باشیم ، گفتم که مثلا خورشید رو و شبم ماه رو تو آسمون دیدیم ، نه اینکه مثلا چشم ما افتاد به یه سفیدی یا یه سیاهی و یاعلی علم یا دانش آغاز شد ! و مثلا بقولی :
حس که نداشته باشیم علم یا دانش هم نداریم !
ویا بقول معلم ثانی باب معرفت یا شناختشو نداریم !
حالا بمونه که مثلا در کتاب :
زبان علم
ی گفته شده که باب معرفت ، علم بحساب نمیاد ! و بماندم که بابی داره تحت عنوان :
تئوری مجموعه ها !
خب ، اما باب یاد یا ذکر برای دونستن .
خب گیریم که بقولی پشت دستش ، یادمون بیاد که حس و حافظه هم داشتیم و بعد این یاعلی و علم یا دانش آغاز شد ؟
می خوام بدونم وبعد رو ؟ خونه ی دانا رو ؟ که میدونه ، که پشت دستش بشه دونست , فقط خدا کنه یادش نره اگه خسارتی وارد شد .
کافیه هنوز حافظه داشت تا بیاد آورد.
بسم الله الرحمن الرحیم ، وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحاً ، فَالْمُورِیَاتِ قَدْحاً ، فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحاً ، فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً ، فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً ، إِنَّ الْإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ ، وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِکَ لَشَهِیدٌ ، وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ ، أَفَلَا یَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِی الْقُبُورِ ، وَحُصِّلَ مَا فِی الصُّدُورِ ، إِنَّ رَبَّهُم بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَّخَبِیرٌ .